به صدای یک رعد
به خروش تند
عکس من نعره زنان
به شب فاجعه در آینه دق ترکید
همه اندوهگنان
موکنان - مویه کنان
همه آنها که نمی پرسیدند
کار و بارت چونست
روزگارت بچسان
با دریغی غمناک
پشت تابوت روان
ای برادر - ای دوست
من و تو می دانیم
اینهمه با هم و بیگانه زهم
زوزه کشهای پس تابوتند
مرده خورهای شب بعد از مرگ
ای برادر - ای دوست
چشمها منتظرند
تا تو در برج حماقت بشهادت برسی
و همان روز اساتید سخن
بنشینند به اندیشه شعر .
آه ، تشییع من ، این رسم کهن
جای یاران خالی
واقعا دیدن داشت
مردی از جمعیت
بانگ برداشت : بفریاد بلند
نروی لال ز دنیا ، صلواتی بفرست
و بلافاصله الهم....
عدهای هم خاموش
خیل روشنفکران - تابعیت ایران
دین و مذهب - اسلام
با خضوعی کاتولیک تر از پاپ
می کشیدند با انگشت صلیب
ای برادر - ای دوست
چشم ها منتظرند
تا تو در برج حماقت بشهادت برسی
و بناگاه مجلات وزین
(ادبی - بی ادبی)
بنویسند برسم معمول
"ن " آن شاعر نیمدار سرا
بدرک واصل شد
عکس با تفصیلات
فاتحه با صلوات !
Wednesday, December 28
Sunday, December 25
هرچه بود
تقصیر از من نبود .
امسال پائیز
حتی نارنگی هم
مزه نارنگی نمی داد .
برگها
خش خش نمی کردند .
نرگس
بوی نرگس نمی داد .
رنگ ها
رنگ نداشتند .
آدمها
آدم نبودند .
محبت
در جمعه بازار هم فروخته نمی شد .
دوربین
کلیک نمی کرد .
بوم های نقاشی
سیاه به بازار آمده بودند .
موشه دیگه عاشق
نمی شد .
خنده
فراموش شده بود ،
دکتران روانپزشک
پولدار !
آسمان ، خاکستری بود .
ابرها ، شایعه !
خلاصه
هرچه بود ، دیگر نبود .
فقط
تقصیر از من نبود .
تقصیر از من نبود .
امسال پائیز
حتی نارنگی هم
مزه نارنگی نمی داد .
برگها
خش خش نمی کردند .
نرگس
بوی نرگس نمی داد .
رنگ ها
رنگ نداشتند .
آدمها
آدم نبودند .
محبت
در جمعه بازار هم فروخته نمی شد .
دوربین
کلیک نمی کرد .
بوم های نقاشی
سیاه به بازار آمده بودند .
موشه دیگه عاشق
نمی شد .
خنده
فراموش شده بود ،
دکتران روانپزشک
پولدار !
آسمان ، خاکستری بود .
ابرها ، شایعه !
خلاصه
هرچه بود ، دیگر نبود .
فقط
تقصیر از من نبود .
Subscribe to:
Posts (Atom)