Sunday, February 29



Tonight
we keep our fingers , crossed
for familemoon:
Shohreh Aghdashloo !

Saturday, February 28

مرد زندگیم رو
عشق آتشينم رو
رويای شبانه ام رو
سايه سرم رو
آغوش گرمم رو
تکيه گاهم رو
پيدا کردم !
---> ايناهاش
لعنت بر نفس اماره !
من از این یارو که داره می خونه خیلی ..یه مدلی.. خوشم میاد !

Friday, February 27

من با پنی سيلين زدن مشکلی ندارم .
ولی اين قسمت ِ شل کن ، شل کن اش ميره تو اعصابم !

Thursday, February 26

می خواهم امشب برای آسمان کودکی ام ترانه ای بخوانم .
می خواهم امشب دعايی بخوانم برای مهتاب .
می خواهم امشب پشت پرچين کودکی ، صدای روزمرگی را نشنوم .
می خواهم امشب سر بر شانه های تو بخواب بروم
و خواب آن بادبادکی را ببينم که شادمانه در آسمان کودکی ام می رقصيد .

Wednesday, February 25

ما خسته از روزمرگی ،
پشت پرچين های کودکی مان گريه می کنيم .
پشت پرچين ها ، من بادبادک بی دنبالهء توام
و تو سرنخ را گم کرده ای .
از پشت پرچين که بيرون می آیی ،
باد بادبادک را برده است و تو گريه کرده ای .
ما در روزمرگی به دنبال خوشبختی می گرديم ،
در حالی که فراموش کرده ايم که آن را در دستان گره کرده ء خودمان پنهان کرده ايم.

Tuesday, February 24

جونم رو مديون ترمزِ ABS ام .

Monday, February 23

I
Have a Dream ... !
تنها جایی که بوی عيد مياد
تو آرایشگاه هاست !
دقيقه به دقيقه وقتها پره .
با هزار خواهش و تمنا
28 ام ،8 شب يه وقت خالی گير اومد !

Sunday, February 22




Enrique Iglesias - Not In love


I'm not in love
It's just the phase I'm going thru
I'm always looking for something new
But don't go running away
.......
I'm not in love
I'm not in love
I'm not in love
I'm not in love

Saturday, February 21

هيچ اعتباری نداره
کسی هم با اين بدن ، بهت کارت گارانتی نداده.
به هيچی ام نميشه اعتماد کرد ؛
يه روز صبح ممکنه پاشی
و ببينی دستت خواب رفته
و ديگه هرگز هم بيدار نميشه.
به همين سادگی !
وقتی که من بچه بودم
آب و زمين و هوا بيشتر بود ؛
و جيرجيرک
شبها
در متن موسيقی ماه و خاموشی ژرف
آواز می خواند .

وقتی که من بچه بودم
در هر هزاران و يک شب
يک قصه بس بود
تا خواب و بيداری خوابناکت
سرشار باشد .

Friday, February 20

اون پاکت رو بفرست داداش
که ما ساکهامون رو بستیم
نشستيم منتظر پاکت که بزنیم به جنگل
شکار آهو !!
ديروز من برای تو نيرنگ است
من از حراج فصل نمی آيم
تو در کنار راديو
من در رديف جنگل .
ما مردم حقيقی نيستيم ،
پس بهتر است باستانی باشيم
ميراثهايمان را سر بدهيم
- اين سالهای رهگذر را -
و زمزمه کنيم درون خويش
ترانهء کاشمر را .
*

Thursday, February 19

من اگر ندهم
تو اگر ندهی
پس آخه چه کسی بدهد؟؟!

...
حاجی ميگه :
اگر انتخاب نکنی
برات انتخاب می کنند.

Wednesday, February 18

آنگاژه روزی بر ما گذشت
که بماند.


Sometimes even two lines of coke wont work.

Tuesday, February 17

....
اينک :
- ای پرنده ی بی سرنوشت
- ای راه بی عابر
- ای گلِ بی باغ
- ای شعرِ بی شاعر
با نگاه غمگينت :
- ابرها
- ديوارها
و مرا نگاه کن
و پذيرا باش ، گامهای عابری بی راه
و آرام بيارام در اين باغ
و در آميز با شاعرت ،
- ای شعر
ای پرندهء بی سرنوشت .

Monday, February 16

- ول می کنم و ميرم.
ول می کنم و ميرم اين آسمونی رو که پر از ستاره است
ولی يکی اش هم مال من نيست .
آسمونی که گوش تا گوش ، ستاره هاشو پشت ويترين چيده
ولی وقتی دست دراز می کنی ، حتی يکدونه هم نمی تونی بچينی .
اين همه ستاره
توی اين آسمون سربی رنگ
مال هرکی هست
ارزونی خودش .
من همه اش رو برای شما ميگذارم و ول می کنم ميرم.
سهم من بی نسيبی است ، می دانم .
فقط برای مدتی ، يادم رفته بود .
حالا باز دوباره به يادم آمد .
و حالا وقتشه ..که ول کنم ، برم .

اينو و گفت و رفت.
....
من خيره به استکان چای سرد شده اش ،
با خودم فکر می کردم که بايد استکانُ خالی کنم و بشورم
و چايی تازه دم کنم.

Saturday, February 14




Stupid Cupid keeps on calling me
But i see Nothing in his eyes

...
Happy... Valentine's Day !

Tuesday, February 10




موشهایی که گوشه های خوشبختی را می جوند
تارهای عنکبوتی که بدور روياها تنيده شده است
اسپری هایی که رایحهء طبيعت را در اطراف ما می پراکنند
شادی که به خود تزريق می کنيم
هیجانی که قرص قرص بالا می اندازيم
خنده هایی که همه ادای آن را خوب بلدند
- تمدن ما تمدن دسته خر پلاستیکی ست
هیچ چيزش طبيعی و صادقانه نيست . -

Saturday, February 7

مارمولک
مارمولکِ دوست داشتنی ای بود .

Friday, February 6



ای گوسفندان آسوده بخوابيد ، که گرگ بيدار است .
ای گوسفندان آسوده بچريد ، که گرگ هوشيار است.
ای گوسفندان فربه شويد ، که گرگ چالاک است .
ای گوسفندان تنها به اندازه قد علفها درک کنيد ، که گرگ تا ابرها می انديشد.
ای گوسفندان ، گوسفندانه زندگی کنيد ، که سايه گرگ بالای سر همه شماست !


Thursday, February 5

لعنتی خواب نيست که ، مرگ مغزیه !

Wednesday, February 4


rien n'est vraiment amusement, plus.

Tuesday, February 3

تنگِ غروب
دل آسمون سخت گرفته بود
من
با خاطره
بنشستم به بزم .
...
..
شب
با پياله های پياپی
پايان نمی گرفت .
هر جام
جام خاطره ای بود .
در دل هزار پرسش و
بر لب سکوتِ تلخ .
.....
پرسيد:
بی من چگونه ای لول ؟
گفتم :
ملول !
خنديد .
*

Monday, February 2

حال اين سخن نگفته بماند
- بهتر -

Sunday, February 1

سفر بخير نوار چسب عزيز !