اين خدا همه مون رو ول کرده اينجا ،
دورمونم با يک گچ آبی ، يک دايره - يک خيط نه خيلی بزرگ - کشيده .
ما هم هی تو محيط اين دايره می چرخيم ، فکر می کنيم خيلی حاليمونه .
گاهی هم خسته ميشيم ، ميگيم :
" من شِوِدم و من شِوِدم ، آخه تا کی بدوم دنبالِ اين دمم ؟ "
****
I WANT MY FOOD !