Sunday, July 10

من آبی و دوست سیاه ام
همیشه قدم می زنیم در کوچه های لبریز از حرف
شبها !
و همیشه مست می کنیم
و همیشه به یاد هم می آوریم که :
" دیر شده باید برویم "
و همیشه دیرمان است
و همیشه حرفی نگفته باقی مانده
و هرگز نمی فهمیم که چرا همیشه دیر است !؟