دانشکده های يخ زدهء مغموم
دختران کلاسور و نان سنگک
دختران روياهای دور و اميدهای نزديک
دختران حسرت های دلپذير آوازهای شاد
رقص های ممنوع
عاشقان خشن پولادين بازو
بوی اسب ، بوی تفنگ ، بوی پِهِن مردان
دختران شب تا صبح پشت پنجره ها
بی گرمی آواز شب گردان مست
دختران بافتنی ، نه عشق !
از ناکجای هستی اين دختران
اين پسران ،
اين مردان کز کرده در گوشهء راهروها
مردان سرفروکرده در يقه پيراهن ها
مردان تعقيب تخيل در خطوط کاهی رمان ها
مردان خمودهء کتابخانه ها ، با سيخونک جعلی امتحان
مردان ترس ، نه عشق !