Saturday, November 22

اگر فردا بيايد ؛ حرفی تازه خواهم زد .
اگر فردا بيايد ؛ از پنجره نگاهی تازه به بيرون ، خواهم کرد .
اگر فردا بيايد ؛ دوستان جديدی پيدا خواهم کرد .
اگر فردا بيايد ؛ راه ديگری را در پيش می گيرم .
اگر فردا بيايد ؛ به پرنده ها دانه خواهم داد .
اگر فردا بيايد ؛ به ديدنت می آيم .
اگر فردا بيايد ؛ باز عاشق می شوم .
اگر فردا بيايد ؛ به آسمان سلامی دوباره خواهم کرد .
اگر فردا بيايد ؛ گور حرفهای ناگفتهء دلم را می شکافم .
اگر فردا بيايد ؛ در صوراسرافيل ميدمم تا گوشها صدايم را بشنوند .
اگر فردا بيايد ؛ پيرزن درون را می کشم .
اگر فردا بيايد ؛ کشتزاری پيدا می کنم ، با خوشه های لبخند .
اگر فردا بيايد ؛ نارنگی ام را با کودکی قسمت می کنم .
اگر فردا بيايد ؛ برای موش کور از مهتاب می گويم .
اگر فردا بيايد ؛ سيگار را ترک می کنم .
اگر فردا بيايد ؛ آخرين قافيه شعرم را برای تو به ارث خواهم گذاشت .
اگر فردا بيايد ؛ بارانی می بارد بر عطش ام و سيرابش می کند .
اگر فردا بيايد ؛ وعده های تو هم سر خواهد آمد .
اگر فردا بيايد ؛ من هم بدنيا می آيم .
اگر فردا بيايد ؛ خورشيد از افقی تازه ، طلوع می کند .
اگر فردا بيايد ؛ با ابر ، خواهم رقصيد .
اگر فردا بيايد ؛ با حنجره ای رها ، آوازی خواهم خواند .
اگر فردا بيايد ؛ خب ...، خوش آمده است !