پنجره باز است
آسمان آبی است
زمين سبز است
تويی که برهنه می دوی در دشت ؟
باران می بارد
رگبار آبی بی پايان ،
بر همه چيز سرازير است و از همه چيز سرريز می شود
تويی که برهنه می گردی در هوا ؟
شب است
خواب از چشمانم فرار می کند
فضای اتاقم را عطری پر کرده
سکرآور و لذت بخش .
تويی که برهنه می گردی در خانه ؟