Monday, August 12

- خوب...چی شد،به معناش پی بردی؟؟؟؟
- راستش،من وقتی نا مفرح ام،مغزم کار نميکنه!
- اصلا تو فکر هم می کنی؟؟
- اِ ..اِ ..اِ ،حالا ميگم چی فکر ميکنم.به گمانم اين آقای پادشاه اِسپانيا ، بيکار بوده.برای اينکه خودش و سربازاش سرشون گرم بشه،هی زرت و زرت ميرفته تپه نوردی!
- ..................
- حالا چرا همچين نگاهم ميکنی؟اگه راست ميگی خودت بگو،اِنقدرهم مخِ منو کار نگير!!
- اگه اينقدر سطحی نبودی و يکذره عميقتر فکر می کردی،می فهميدی که اين يعنی : پوچی...
- ای بابا،باز شروع کردی ها...
- اين داره ميگه،ممکنه به بزرگترين آرزوهات برسی و حتی کارهای گنده ای هم بکنی ولی اونها هم بلاخره ميگذرند و تموم ميشن.اونوقت بر ميگرديم سر خونه اولمون!
- خوب،يکباره بگو سرمون رو بگذاريم بميريم ديگه!چرا طفره ميری؟