Friday, January 30

عجب بلبشوئيه !
يه ماداگاسکار واقعی !
قورباغه سبز سرما خورده و کلی عنقه .
به گمونم عینکم ، شماره چشمش رفته بالا .
رفیقمون شب خواب دیده اسپرماتوزوئيدهای بی نواش ، دارن کرور کرور ميريزن تو جوب
حالا از صبح تو سطح شهر حيرون داره دنبال جوبها می دووه .
اونيکی از وقتی يک نشون سرخ برهمایی زده رو پیشونیش ،
- يعنی زائري در جستجوی حقيقته -
کسی نديدتش .
دوستمونم واسه خالی نبودن عريضه ، برداشته هرچی قرص گيرش اومده خورده
حالا قرصها نه تنها بهش اثر نکرده ، بلکه يحتمل اون به قرصها اثر کرده !
يه رفيق ديگمون sms زد که : تو اين هوای خوب ، می خوام بزنم برم شمال !
ولی ديده بودنش که تو جنوب Ray ban زده بوده ، داشته يه لقمه قليه ماهی ميذاشته تو دهن کوسهه يکی تو دهن خودش !
يار جون جونی Gay ام هم بعدِ n سال يه آهنگ جديد خونده با لهجه قزوينی !
تازه ميگه : Maybe luck is a Lady !
خومم حاضرم قسم بخورم که امروز صبح ، رو لبه ديوار
گربه چه شاير -Cheshire - رو ديدم که داشت بهم لبخند ميزد .
حالا از اون موقع تا حالا زدم تو کارِ انديويدوالیستيست !
هيچی نباشه همچين دهن پر کنه ، نه ؟
آخه آدم که نمی تونه تا ابد غصهء ملت رو بخوره
بايد از اين ماداگاسکار زد به چاک .
ماداگاسکار از اون جاهايیه که آدم بايد به هر قيمتی شده ازش پرهيز کنه !