Sunday, March 20

همه کارات رو کردی ؟ آماده ای واسه يه شروع ديگه ؟ ليست کارهايی رو که بايد سال ديگه بکنی رو نوشتی ؟ اونهايی رو که نبايد بکنی رو چی؟ می دونی می خوای به کی ها زنگ بزنی ؟ کی رو ببينی ؟ آرزو هات رو .. خواسته هاتو رو می دونی ؟ کارات با سال قبل تموم شده ؟ آماده ای که پرونده سال رو ببندی و بگذاريش گوشه خاطرات ؟ اونهايی که دوستشون داری ؛ اينو می دونن ؟ حق اونهايی رو که می خواستی گذاشتی کف دستشون ؟ حرفهاتو با ماه زدی ؟ آماده شروع هستی ؟

اميدوارم که امسال زنده گی کنی
و سال رسيدن به خواسته هات باشه !
سال نو مبارک

Friday, March 18

It's a Final Countdown ..

Tuesday, March 15

شور شعله
سرماي درون
گرماي آتش
لرزش دستانم
خنکاي مرهمي
ترنم موسيقي
کرخني شراب
زردي ما
سرخي آتش

Monday, March 14

Tuesday, March 8

زير درخت سيب
مثل نيوتن
با صبر يك شكارچي
نشسته ام
تا ببينم آيا
اين جاذبه اتفاق مي افتد
و بالاخره سيب از آن بالا در دست من جاي مي گيرد ، يا نه !

Monday, March 7

Today , is just a page in my History!

Friday, March 4

ليمو شيرين رو برمي داري
به چهارقاچ مساوي تقسيم اش مي كني
كه بخوري ، كامت شيرين شه .
تلفن كوفتي زنگ مي زنه
گوشي رو برمي داري
سعي مي كني قضيه رو زود فيصله بدي
- ولي مگه اينروزها گله هاي آدمها تمومي داره ؟ -
گوشي رو كه مي گذاري
چشمت به ليمو شيرين قاچ خورده مي افته
اتوماتيكوار
همينجور كه هنوز ذهنت درگير مكالمه تلفني ت است
يه تيكه ليموشيرين رو برميداري و گاز مي زني
ناگاه
طعم تلخ جمعه
همه وجودت رو پر مي كنه !

Thursday, March 3

شب مست و من مست
ما را كه برد خانه ؟

Wednesday, March 2

در سكوت و آرامش اينجا
آدم صداي فكر كردنش را هم مي شنود
فكرهايي كه مثل موج ها
مي آيند و مي روند
صدايي در ذهنم مي گويد :
" كاش اين درون هم مثل آب اين دريا
آبي و آرام بود . "
صداي خودم را مي شنوم كه جواب مي دهد :
" اي كاش ! "
كودك درون مي گويد :
" چه ميشود كرد . رها كن مرا !
بگذار كمي اينجا بدوم
پاهايم خشك شده ! "
مي گويم :
" من هم خشك شده ام ! "

Tuesday, March 1





Anathema - Emotional Winter

I Hope This Emotional Winter Of Mine
Ends Soon
Even a Super Girl , Can Reach Her Limits