Monday, September 23

گاهی فکر می کنم:
کاش يه جا ،مثل يه دشت وسيع رو يه بلندی،که تا کيلومترها دورش کسی زندگی نکنه وجود داشت،که به هرکی ميخواست بره اونجا،يه ربع،نيم ساعت،اجاره ميدادند،
بعد ميرفتيم اونجا،
تا دلمون ميخواست داد ميزديم و تخليه بارعصبی- الکتريکی ميشديم!
اين کار پر از فايده است،
چون وقتی اينجوری خودمون رو تخليه بکنيم،ديگه نه هميشه عصبی هستيم،
نه اينکه ديگه الکی ،سر يه موضوع الکی،به يه آدم بی ربط و بی تقصير،گير ميديم و داد و فرياد راه می اندازيم
و هم اينکه به روحمون انقدر فشار نمی اومد که خودمون رو کنترل کنيم و مغز ملت رو هم با غرغرهامون نمی خورديم...