Monday, January 6

تو اين کافی نتی که من نشستم،
سرعت انقدر بالاست که حوصله ام سر رفته!
همه کارهايی که معمولا هزار ساعت وقت می گرفت،سر سه سوت تموم شده و من همين جور نشستم دارم فکر می کنم که ......
يه عالمه پسر يوگوسلاوی اينجان ، يکيشون که مخ منو کار گرفته خيلی موشِ،
ولی من هيچوقت فکر نمی کردم اينها راجع به مملکت ما انقدر عجيب و در عين حال عميق فکر می کنند.
چيزی که داره حسابی اذيتم می کنه،اين بوی Joint ای ِ که اينجا می ياد،يه جورايی
آزادِ و اينها دارن فرت فرت می کشند،اصلا فکر نمی کنند آدمهای ديگه هم دل دارن!
بهترِ کاسه کوزمو جمع کنم برم!
wish you all a very good night ,with lots of Sex