يک عالمه ابر تو کله ام هست.
سرعت جويدن اين خوره های خود خوره مغزم هم تساعدی بالا رفته.
بدين سان که کنونم؛
شب بی روزنِ هرگز،
چنان نمايد
که کنايتی طنزآلود بوده است !
فکر کنم بهتر باشه برم زودی يک برنامه جشنواره فيلم برای خودم بگيرم،
صدای چرق چرقِ صفحه برنامه وهی از اين ور اون ور کردنش و
دايره رنگی رنگی کشيدن دور فيلمهائی که می خواهم ببينم
و هی برنامه ريزی کردن با دوستان که کدوم فيلم رو بريم کدوم رو نريم،کی بريم،کی نريم و..
ممکنه يکذره حالم رو خوب کنه يا فکرمو مشغول....
ممکنه....