Saturday, October 26

هرچی از عصرهای زمستون که زرتی تا ميای به خودت بجنبی شب ميشه بدم مياد،
از شبهاش خوشم مياد.
از شبهاش خوشم مياد،هوا سرده و وقتی ميری تو تختخواب
خيلی مزه ميده وقتی خودت رو لای پتو لقمه ميکنی،
چمباتمه ميزنی تا رختخوابِ سرد يواش يواش گرم بشه
و هرچی گرمتر ميشه،بيشتر ميری تو يه خلسه لذت بخش.
ولی وای از صبحهای سردش که هيچ انگيزه ای وجود نداره که راضی بشی
حتی شست پاتو از زير لحاف گرم بياری بيرون !